با نزدیک شدن به 21 تیرماه، روز عفاف و حجاب، جریان معاند طی هفته های گذشته برنامه ریزی گستردهای را برای تحت تاثیر قرار دادن این روز به راه انداخت؛ از کمپین ها و هشتگ های مجازی گرفته تا تبلیغ و فراخوان برای پیاده روی بدون حجاب در خیابانهای ایران و استفاده از ظرفیت زنان و دختران برای افزایش نافرمانی های مدنی. در همین دوران ویدئوهای جدید و قدیمی متعددی نیز در خصوص گشت ارشاد و یا مواجهه مردم در خصوص حجاب منتشر گردید که در این میان دو ویدیوی جدال دو خانم در بیآرتی و ویدئوی خانمی که با اظهار مریضی دخترش مقابل خودروی گشت ارشاد ایستادگی میکرد، بیش از سایر ویدئوها بازتاب داشت. تا جایی که فرماندهی انتظامی به صورت حضوری از این مادر پوزش خواست و دلجویی کرد و چنین اعلام کرد که با سرتیم آن گروه برخورد کرده است.
اما در شبکه های اجتماعی و فضای مجازی حواشی این ویدئوها با طرح هشتگ های مختلف همچنان ادامه یافت تا اینکه به تدریج هشتگ من محجبه ام و مخالف گشت ارشاد نیز در همین زمان مطرح شد. این هشتگ پس از اعتراض برخی بانوان محجبه به رفتار به دور از اخلاق نیروی گشت ارشاد در ویدئو توسط برخی جریانات مطرح شد. در ادامه بررسی ها نشان داد جریان سیاسی اصلاح طلب مهمترین نقش را در طرح این هشتگ داشتند و در راه اندازی این پویش و تداوم آن، برخلاف عنوان آن آقایان نیز همراه شدند. گرچه این پویش از یک انتقاد ساده به رفتارهای خارج از قانون برخی نیروهای گشت ارشاد نشات گرفته بود، اما در فاصله کمی پس از طرح آن، بلافاصله با استقبال گسترده جریان معارض به عنوان گفتمان انتقادی و اعتراض آمیز جریان مذهبی علیه حاکمیت مطرح گردید و تلاش شد تا به شکلی برنامه ریزی شده هدایت گردد. اینجا بود که در عرض مدت کوتاهی پویش محجبه ام و مخالف گشت ارشاد با همان گرافیک قبل تبدیل به پویش مخالف حجاب اجباری هستم تبدیل گردید و در امتداد این مسیر، مطالبات گستردهتر و هنجارشکنانهتری نیز مطرح گردید. در واقع در پس این پویش، جریان معاند با فرصت طلبی به میدان آمد و تلاش کرد فضایی را که در نتیجه سالها تلاش برای نفرتپراکنی توسط علینژادها و سایر مزدوران دلاری به دو قطبی مذهبی و غیر مذهبی تبدیل شده بود را به دو قطبی مذهبی و غیرمذهبی از یک سو و حاکمیت از سوی دیگر تغییر دهد. حتی کار به جایی رسید که هشتگ #انحلال_گشت_ ارشاد را به #انحلال_نیروی_انتظامی تغییر دادند و تا به واسطه انتقادات مطرح شده زمینه ناامنی و آشوب را فراهم آوردند. بسیاری از کاربران فضای مجازی هم نسبت به پویش اخیر موضع انتقادی و مخالف گرفتند و نسبت به عدم صلاحیت آن به تولید محتوا پرداختند. موضوعاتی از قبیل اینکه حجاب به نفع زنان حاضر در اجتماع است و سلامت و عفت عمومی را تضمین می نماید، و این که زدودن حجاب را مقدمه ای برای زدودن برخی دیگر از مظاهر بی دینی و بی اخلاقی در جامعه است را مطرح کردند و این نکته را متذکر شدند که بازیگران اصلی مبارزه باحجاب اجباری دنبال اهداف کلان تر و فشار و تضعیف نظام هستند اما به دلیل فضاسازی های منفی ایجاد شده این محتوا کمتر مورد توجه قرار گرفت.
اما در کنار همه فضاسازیها علیه حجاب و نفرت پراکنی مداوم جریان برانداز هشتگ من محجبه ام و مخالف گشت ارشاد پیام های دیگری نیز در بطن خود داشت. جریان معاند که در سالهای اخیر با تمام توان تلاش میکرد میان اقشار مختلف مردم فاصله بیندازد و با افزایش شکاف و تنش میان مردم دو قطبی موافقان و مخالفان حجاب را ایجاد کنند، هشتگ اخیر را قیام عمومی علیه حاکمیت و قوانین آن توصیف می کرد. در حالیکه برخی از موافقان حجاب و محجبه ها از این جهت به این هشتگ تمایل نشان دادند که نشان دهند محجبه ها نه تنها در تقابل با کم حجاب ها قرار ندارند، بلکه آنها با هر گونه برخورد قهری که موجب تفرقه افکنی و دو قطبی سازی جامعه میگردد، مخالف میباشند.
در پس فضاسازیها و القائات رسانهای جریانهای سیاسی، در بستر شبکه های اجتماعی این امکان نیز فراهم بود که از روی واکنش های عمومی، نگاه و نظر اصلی مردم نسبت به حواشی اخیر را جستجو کرد. در نگاه افکار عمومی آنچه در ویدئوهای اخیر به عنوان برخورد نامناسب برخی ماموران گشت ارشاد صورت گرفت به هیچ عنوان شایسته نبود و نیاز است یک بازنگری جدی در ضوابط و محدوده اختیارات ماموران اجرایی گشت ارشاد صورت گیرد تا نواقص و اشتباهات عملکردی این نهاد برطرف گردد. در عین حال نیاز است در جامعه برای مقابله با هر نوع هنجارشکنی از جمله هنجارشکنی در نوع پوشش ضوابطی تعیین گردد، حد و مرز پوشش بر اساس دین و فرهنگ و عرف عمومی تعیین گردد و برای دفاع از این حد و مرزها، نیروهای اجرایی با فراگیری آموزش تخصصی و بدون اعمال سلیقه و طبق همان ضوابط از قبل تعیین شده وارد میدان شوند. همچنین لازم است با ماموران خاطی که با اقدامات خارج از حیطه قانونی خود موجب تشویش اذهان عمومی و بدنام کردن اقدامات سایر همکاران خود میشوند مواجهه منفی صورت بگیرد. علاوه بر اینها یکی از انتقادات مهمی که در حوزه عفاف و حجاب توسط کاربران مطرح میگردید، خطاب به مسئولان فرهنگی بود که با کارشکنی و بی مسئولیتی باعث شدهاند عمده مسئولیتها به دوش آخرین مرحله که همان مواجهه قانونی و انتظامی است، باشد. برخی کاربران و فعالان فرهنگی این موضوع را مطرح میکردند که زمانیکه کلیه بازار پوشاک به لباسهایی واگذار شده است که هیچ گونه شباهتی با پوشش اجتماعی و مناسب با حوزه عمومی ندارد، پر شده است چگونه میتوان انتظار داشت بانوان در خیابانهای شهر با پوشش خارج از عرف حضور نداشته باشند و اینکه آیا ساماندهی به وضعیت مد و لباس دشوارتر از برخوردهای قهری با بانوان کم حجاب میباشد؟
ارسال نظرات